Ezzelu Ahir Tarı Tek Vardı Var

ازّل  و  آخِر خداوند هست و هست 
ظاهر و باطن خداوند هست و هست
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
عالم و عادل خداوند هست و هست
قاهر و غافر خداوند هست و هست
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
در ازل خلّاقِ  عالم هو دمید
کُن بگفت او کائنات آمد پدید
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
امر آمد آسمانها دود  شد
در خزائِن از عدم بر بود شد
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
چون درهستی دیده شدنورِ امید
آب و آتش خاک و باد آمد پدید
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
روح و جسم آمد به هستی شد بقا
حال و قالاً  ذکر یا حق کرد   ادا
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
چون که آگاهی به هستی شد نزول
نیک و بد زیبا و منکر شد حلول
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
کوهساران گشت خرّم ازوجود
آب دریا موج غلطان است زجود
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
چشمه ها جاری  و جوشان سوی نهر
رودها ی پر خروشان  سوی بحر
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
بلبل شیدا چمن  را می کَند 
لاله زاران  را بشارت می دهد
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
چون که خلقت در زمین تکمیل شد
احتیاجات از زمین تحصیل شد 
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
وحی آمد سوی هستی ازخدا 
یک امانت پیشِ من دارید جدا
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
کیست گیرد این امانت را زِ من
پاس دارد مثلِ جان و مثل تن
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
هیچ موجودی نکرد آن راقبول
آسمانها و زمین را عرض وطول
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
ما به کوهها عرضه کردیم کن قبول
کوهها گشتند محزون و ملول
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
 هیچ موجود زیرِ بار آن نرفت
این امانت را بگیرد سفت و سخت
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
عاقبت انسان  آن را کرد قبول
چون نمی داند ظلوم است و جهول
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
این امانت هرچه هست نا منتهاست
عهد پنهان است زاسرارِ خداست
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
پس بشر در رو زمین سُکنی گزید
آدم آمد تا که حوّا را بدید
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
دید زیبا روی و هم آراسته
این چه موجودیست جان را خواسته
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
گفت آدم من ندارم همنشین
دوست داری تو بیا بامن نشین 
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
دردم  و گویم به تو صاف و عیان
پیشِ تو عارض شده برمن بیان
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
کرد حوّا عشوه و ناز و ادا
گفت آدم ای به چشمانت فدا
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
شکرلِلّه ای حکیم کردگار
من شدم به زندگی امّیدوار
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
آدم و حوا بهم چشم دوختند
دل بدادند هر دو دل را باختند
 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘
دل بدادن دل گرفتن زود و زود
زد جرقّه عشق را آورد وجود
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
عشق پاک است پاک دار ای مبتلا
دار پنهان تا نیفتی دربلا
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
آدم و حوا چراغ افروختند
زندگانی را به ما آموختند
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
ده ادامه زندگانی ای جوان 
تا تو هستی در درون این جهان
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
نا امیدی را به دل راهی نَده
ناامیدی کار شیطان است بَده
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
چون که شیطان نا امید است ازخدا
بندگان را می کند ازحق جدا
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
می کند به فقر و فحشا دعوتت 
تا خساست را کند در عادتت
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
کارشیطان مکر و حیله و شر است
نا امیدی هم گناه اکبر است 
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
این نصیحت را شنُو از من به جا
تو همیشه باش در خوف و رجا
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
زندگانی با امیدی زنده است 
زنده گان را این امید پاینده است 


( Ezzelu Ahir Tarı Tek Vardı Var başlıklı yazı faramarz-abdollahpur tarafından 9.11.2024 tarihinde sitemize eklenmiştir. Sitemizde yayınlanan eserlerin hukuki sorumluluğu , kullanılan materyaller ve yazının içeriği yazarlarına aittir.İzin alınmadan kaynak gösterilse bile sayfamızdaki eserler başka yerde yayınlanamaz. Eserlerin izin alınmadan kopyalanması ve kullanılması 5846 sayılı Fikir ve Sanat Eserleri Yasasına göre suçtur. )
Okuduğunuz Yazının Site Kurallarını İhlal Ettiğini Düşünüyorsanız, Site Yönetimine Bildirmek İçin Tıklayınız.
 

EdebiyatEvi.Com | Edebiyat ve Kültür Platformu

EdebiyatEvi.Com | Edebiyat ve Kültür Platformu

EdebiyatEvi.Com | Edebiyat ve Kültür Platformu